زمان تقریبی مطالعه: 3 دقیقه

امیر ارسلان

اَمیرْ اَرْسَلان، قصه‌ای عامیانه كه در دورۀ قاجار و پیش از 1309ق/ 1892م نوشته شده است (یوسفی، 2/ 9). این اثر زاییدۀ تخیل میرزا محمدعلی نقیب‌الممالك، نقال‌باشی دربار قاجار و نوشتۀ فخرالدوله (د 1309ق)، دختر محبوب ناصرالدین شاه است. بدین ترتیب كه نقیب الممالك برای آرامش ناصرالدین شاه، هر شب كنار بستر او حاضر می‌شد و قصۀ امیر ارسلان را فی البدیهه نقل می‌كرد و فخرالدوله هم در پشت پرده، گفته‌های او را مكتوب می‌ساخت (معیرالممالك، رجال ... ، 64، یادداشتها ... ، 35-36؛ محجوب، «داستانها ... »، 1140-1141). 
نقیب‌الممالك با بهره‌گیری از واژگان، تعبیرات و ضرب‌المثلهای عامیانه كه كمتر به زبان مكتوب راه پیدا كرده است (یوسفی، 2/ 30-31)، به خلق قصه‌ای پرداخت كه بازتاب شرایط سیاسی و اجتماعی ایران در پایان دورۀ قاجار است (محجوب، مقدمه ... ، 36؛ یوسفی، 2/ 25-26). 
قصۀ امیر ارسلان متشكل از چندین داستان كوتاه است كه توسط نقیب‌الممالك با مهارتی شگفت‌آور به یكدیگر پیوند خورده است (همو، 2/ 11-12). این قصه از زندگی ارسلان فرزند ملك شاه رومی سخن می‌گوید كه پس از كشته شدن پدرش به دست فرنگیان، به دنیا می‌آید. او در 18 سالگی و پس از آگاهی از اصل و نسب خویش، طی ماجراهای فراوان تاج و تخت پدر را باز پس می‌گیرد و پس از شكست دادن فرنگیان و فتح سرزمین روم، با تصویر فرخ لقا دختر پطرس، شاه فرنگ روبه‌رو می‌شود و به او دل می‌بازد. ارسلان درپی عشق سودایی خویش، تاج و تخت را رها كرده، به راه می‌افتد و پس از پشت سرگذاردن ماجراهای بسیار در دنیای واقع و دنیای خیال، به معشوق خود دست می‌یابد. 
قصۀ امیرارسلان در مقایسه با دیگر داستانهای عامیانۀ ایرانی، از عناصر ملی و مذهبی تهی است و حتى نامها و مكانهای وقایع داستان، هیچ كدام ایرانی نیست (محجوب، مقدمه، 2، «داستانها»، 911، 913). با این حال، نوعی خوی پهلوانی و جوانمردی در شخصیت آن دیده می‌شود كه جاذبه‌ای ویژه بدان بخشیده است (همو، مقدمه،40-41؛ یوسفی، 2/ 21-22). 
دربارۀ این داستان داوریهای گوناگونی صورت گرفته است. برخی آن را از آثار دورۀ انحطاط می‌دانند كه دارای هیچ نتیجۀ اخلاقی نیست (محجوب، «داستانها»، 1277؛ نعمت‌اللٰهی، 409، 412؛ میرصادقی، 79)؛ درحالی‌كه برخی دیگر، از جهات بسیاری آن را ارزشمند، و قهرمان قصه را برخوردار از روح جوانمردی ایرانی می‌دانند (یوسفی، همانجا؛ پرهام، 286-290). قصۀ امیر ارسلان تاكنون چندین بار به چاپ رسیده، و در تئاتر و سینما نیز به نمایش درآمده است (نک‍ : مشار، 1/ 510). 

مآخذ

پرهام، سیروس، «سیمای قهرمان در داستانهای عامیانه»، صدف، تهران، 1336 ش، شم‍ 4؛ محجوب، محمد جعفر، «داستانهای عامیانۀ فارسی»، سخن، تهران، 1339 ش، س 11، شم‍ 8-12؛ همو، مقدمه بر امیرارسلان، تهران، 1340 ش؛ مشار، فهرست كتابهای چاپی فارسی، تهران، 1350 ش؛ معیرالممالك، دوستعلی خان، رجال عهد ناصری، تهران، 1361 ش؛ همو، یادداشتهایی از زندگانی خصوصی ناصرالدین شاه، تهران، 1361 ش؛ میرصادقی، جمال، ادبیات داستانی، تهران، 1366 ش؛ نعمت‌اللٰهی، جلال، «مقدمه‌ای بر كتاب امیرارسلان»، اندیشه و هنر، تهران، 1338 ش، شم‍ 6؛ یوسفی، غلامحسین، دیداری با اهل قلم، مشهد، 1358ش. 

آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.